یکی بود یکی نبود.جز خدا هیچچی نبودزیر ِ این تاق ِ کبود،نه ستارهنه سرود.عموصحرا، تُپُلیبا دو تا لُپ ِ گُلیپا و دستش کوچولوریش و روحش دوقلوچپقش خالی و سرددلکش دریای ِ درد،دَر ِ باغو بسّه بوددَم ِ باغ ن, ...ادامه مطلب
نگیرد دل قرار در اضطرابیکویرم دل نبندد برسرابیاگر پایی پیاده آ به ساحللبِ آرامشِ دریای آبی جهان بومست وما نقاش آنیمگهی زردش گهی سرخش کشانیمواین اندیشه ها هم نقش هایشبیا آبی برآن بومش نشانیم هر آن کس در درونش عالمی ساختیکی دریا یکی شهر غمی ساختخوشا آن کس که در این عالم ذهنبرای غصه ها جای کمی ساخت .., ...ادامه مطلب
در را باز مى كردم، جيغ مى كشيددر را مى بستم، جيغ مى كشيدانگار دردى لاى در، گير كرده بوددردى شبيه ماندن ...شبيه رفتن #سینا بهمنش ,دردشتي,دراما كافيه,درمان زود انزالی,دريد لحام,در مدت معلوم,درباره الی,دريم ويب,درة,دراکولا,دریا ...ادامه مطلب