پینت بال

من مث اونا نیستم :/(

با بچه ها رفتیم پینت بال کارتینگ ازادی

یه گوله خورد تو سرم هنوز درد داره یه کم

تفکنگش سنگین بود واسم :/ با اینکه شارژ کردم راند دوم نرفتم

مبلغی وجه رایج مملکت پیاده شدیم اومدیم

امیررضا وید حدیث

امیرحسین وید رلش و دوتا از دوستاشون

سارا وید رلش

منو مینا و الهه و مهنا و مهدی

خلاصه...

با اینکه از من پنج سال کوچیکترن سارا و مینا و الهه و ..

اما یه مراحلی برا من ک هیچ برا ننه بابامم قفله

درنتیجه: سینگلی با رل دارا نرو بیرون

در نتیجه: قلیون نمیکشی با قلیون کشا نرو بیرون

درنتیجه: ترک موتور غریبه نمیشی با کسایی ک اوکین نرو بیرون

درنتیجه: دست نمیدی با کسایی ک دست میدن نرو بیرون

درنتیجه: جلو پسرا نمیری وسط با اونا ک اوکین نرو بیرون

من تو گیرو گورای خودم موندم بعد مامانم میگه چرا با دوستات نمیری بیرون

میریمم اینجوری من همه ش اذیتم آرام تر سکوت کن...